به همراه دوستانم در یکی از استارت آپ ویکند هایی که برگزار شد ایده ای رو مطرح کردیم که اسمش رو Tell me گذاشتیم. نکاتی هست که به نظرم جالب اومد بررسی کنیم. قبلش ببینیم  اصلا این Tell me چی هست و از الان به بعد جهت اختصار و فارسی بودن از "تم" استفاده می کنم.

تم یک پلتفرمی هست که از طریق اون میتونی نظر  انتقاد و پیشنهاد خودت رو به گوش دوستان و آشنایانت برسونی بدون این که فرد از ارسال کننده آن مطلع شود. هرچند این پلتفرم تولید نشده اما تصور کنید یک برنامه موبایل که دو قسمت داره. متن پیام و شماره طرف. این اطلاعات به سرور تم ارسال می شود و بعد با شماره و نام تم به طرف ارسال می شود. فرض کنید لباسی که دوستتان در مهمونی پوشیده بهش نمیاد. یا رفتاری که همکلاسیتون سر کلاس انجام میده مورد رضایت بچه های کلاس نیست. همچنین در مورد همکار و همسایتون هم مواردی هست که به خاطر رودربایستی معمولا گفته نمیشه. یا آرایشگرتون جدیدا به خوبی برای شما وقت نمیذاره. از طرفی هم این امکان وجود دارد که از جمعی از دوستان یا مشتریانتان سوالی رو بپرسی و آن ها بدون ترس از افشای نامشان جواب سوال یا نظرسنجی شما رو بدهند و با خیال راحت تر بتونی نتایج رو تحلیل کنی.

نکات حاشیه ای هم داره که هدف این نوشته آنها نیستند. تقریبا مشکلات بزرگی که شما هم در موردش فکر می کنید تا حدی قابل حل شده اند. اما مطالب مهم دیگه ای هستند که هدف بررسی آن هاست.


۱- ایده هایی که در همان استارت آپ ویکند رتبه آوردند (اولی برنامه حسابرسی دونگ جمع های دوستانه دومی فروشگاه محصولات هنری سومی سایت ارسال نیروهای خدماتی) تا حدی کپی شده از ایده های معروف و بدون هیچ خلاقیتی بودند و حتی این ها باز به مراتب بهتر از ایده های در حال اجرایی هست که بارها تبلیغاتشون رو مشاهده می کنیم. ممکنه که بشه ازشون خوب پول درآورد اما چرا باید خلاقیت ها و نوآوری های خودمون رو به پول زودبازده بفروشیم و چرا داورای همچین برنامه نمادین از کسب و کار هم باید از این ایده ها حمایت کنند. تا الان هیچ دفاعی از ایده تم نکرده ام صرفا حرفم اینه که خلاقیت توی فکرمون به خاطر ترس از پول آن هم سریع کشته شده است.


۲- تم خیلی مشکلات اجرایی زیادی داره چرا که این مشکلات در هیچ پروژه ای حل نشده است. مشکل درآمدزایی هم یکی از دغدغه های مهم ما بود و خیلی خوب نتونستیم حلش کنیم اما یه ویژگی خیلی خوبی داره که هیچ ایده ی دیگه ای تا الان مثلش نبود. هیچ کپی و مثالی حداقل تا اون موقع هیچ کدوم از ما ندیده بودیم و عملا خالق یه اتفاق جدیدی بودیم. به این موضوع افتخار می کنم و مطمئن هستم هرکسی لحظه ای پول و دلالی رو در نظر نگیره حاضر نیست برای یک ایده کپی وقت و انرژیش رو بذاره. حتی به فرض اگر گستردگی کار بیشتر از دیجیکالا و آپارات بشه ترجیح میدهم بازاری جدید ایجاد کنم تا این که سهمی از بازار رو به دلیل مشابهت به خودم اختصاص بدم.


۳- شرکت های بزرگ و استارت آپ های بین المللی رقابت بر سر نوآوری دارند. این مسئله توی ایران چطور است ؟ بعد از سایت فروش آنلاین عینک ایده ی بعدی فروش آنلاین کفشه.


۴- ترجیح می دهم توی شرکت و برای کسی کار کنم که ایده ای ناب داره تا این که برای خودم کار کنم ولی روی یک ایده ی کپی شده. خیلی شنیدم که با شعار این که علاقه ای به کار کردن برای کسی ندارند اقدام به راه اندازی استارت آپ می کنند


۵-من تمام ایده هایی رو که مطرح می کنم هرکسی آزاده که روش کار بکنه و درآمد زایی بکنه فقط خوشحال می شم که در انتها نتایجش رو به من اطلاع بده :)


بدون شک پول یکی از دغدغه های مهم زندگی هر کسی هست اما ببینیم به چه قیمتی نوآوری و خلاقیت - آرامش و امنیت - پیشرفت و عزت و علوم و تخصص خودمون رو می فروشیم که بهش برسیم.